English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8597 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
selection switch U گزینه انتخاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
selector switch U گزینه انتخاب کننده
Other Matches
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
choicest U گزینه
choices U گزینه
options U گزینه
selector switch U گزینه
choicer U گزینه
switches U گزینه
choice U گزینه
option U گزینه
variant U گزینه
switched U گزینه
selection switch U گزینه
switch U گزینه
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
forced choice U گزینه- بایست
microswitch U ریز گزینه
light switch U گزینه نوری
stepping switch U گزینه پلهای
non switched line U خط گزینه نشده
switchboards U صفحه گزینه
distractor U گزینه نادرست
barrel switch U گزینه بشکهای
cross bar switch U گزینه شطرنجی
switched line U خط گزینه شده
rotary switch U گزینه چرخشی
switch indicator U گزینه نما
program switch U گزینه برنامه
switchboard U صفحه گزینه
n way switch U گزینه N راهی
alteration switch U گزینه دگرگونی
toggle switch U گزینه ضامنی
logic switch U گزینه منطقی
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
switch U گزینه راه گزین
software switch U گزینه نرم افزاری
on off switch U گزینه قطع و وصل
switches U گزینه راه گزین
switched U گزینه راه گزین
programmed switch U گزینه برنامه ریزی شده
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
election U انتخاب
drafted U انتخاب
selection U انتخاب
options U انتخاب
selections U انتخاب
drafts U انتخاب
option U انتخاب
option U حق انتخاب
options U حق انتخاب
suffrage U حق انتخاب
draft U انتخاب
franchises U حق انتخاب
selecting U انتخاب
choices U انتخاب
choicest U انتخاب
choicer U انتخاب
excerption U انتخاب
franc U حق انتخاب
francs U حق انتخاب
franchise U حق انتخاب
delegacy U انتخاب
choice U انتخاب
step by step switch U گزینه گام به گام
self-service U با انتخاب ازاد
scracity and choice U کمیابی و انتخاب
the polls U انتخاب گاه
selective U قابل انتخاب
self service U با انتخاب ازاد
selective U انتخاب کننده
selective U مبنی بر انتخاب
selection of position U انتخاب موضع
social selection U انتخاب اجتماعی
selectivity U حسن انتخاب
pitch upon U انتخاب کردن
selectively U قابل انتخاب
screening, screenings U انتخاب کردن
selectively U انتخاب کننده
single U انتخاب کردن
screened U انتخاب کردن
screen U انتخاب کردن
to have one's pick U انتخاب کردن
selectively U مبنی بر انتخاب
choosy U انتخاب کننده
chose U انتخاب کرده
icon U راهنمای انتخاب
picked U انتخاب شده
choiceless U محروم از حق انتخاب
dial U انتخاب کردن
opting U انتخاب کردن
options U شق انتخاب شده
break U انتخاب شود
breaks U انتخاب شود
preselection U انتخاب مقدماتی
screens U انتخاب کردن
opted U انتخاب کردن
opt U انتخاب کردن
ikons U راهنمای انتخاب
icons U راهنمای انتخاب
project selection U انتخاب پروژه
electives U دارای حق انتخاب
elective U دارای حق انتخاب
seller's option U انتخاب فروشنده
opts U انتخاب کردن
sift U انتخاب کردن
sifted U انتخاب کردن
route selection U انتخاب مسیر
dialed U انتخاب کردن
choosing U انتخاب کردن
chooses U انتخاب کردن
dialled U انتخاب کردن
dials U انتخاب کردن
switched line U خط انتخاب شده
natural selection U انتخاب طبیعی
choose U انتخاب کردن
eligible U شایسته انتخاب
eligible U قابل انتخاب
sifts U انتخاب کردن
option U شق انتخاب شده
reelection U تجدید انتخاب
hit U انتخاب یک کلید
direct selection U انتخاب مستقیم
menus U فهرست انتخاب
economic choice U انتخاب اقتصادی
menu U فهرست انتخاب
faulty selection U انتخاب غلط
freedom of choice U ازادی انتخاب
hits U انتخاب یک کلید
hitting U انتخاب یک کلید
selected U انتخاب کردن
select U انتخاب کردن
cooptation U انتخاب درونی
cs U انتخاب تراشه
mischoose U بد انتخاب کردن
mischoice U انتخاب غلط
election U انتخاب نماینده
freedom to choose U ازادی در انتخاب
impluse action U انتخاب شماره
re-election U تجدید انتخاب
re-election U انتخاب مجدد
re election U تجدید انتخاب
re election U انتخاب مجدد
impluse stepping U انتخاب شماره
impluse selection U انتخاب ایمپولز
electors U انتخاب کننده
elector U انتخاب کننده
elected U انتخاب شده
elects U انتخاب کردن
electing U انتخاب کردن
get in U انتخاب شدن
elect U انتخاب کردن
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
to make a choice of U انتخاب کردن
pick out <idiom> U انتخاب کردن
circuit switching U انتخاب مدار
choosey U انتخاب کننده
selectors U انتخاب کننده
chip select U انتخاب تراشه
outvoter U انتخاب کننده
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
chooser U انتخاب کننده
cream of the crop <idiom> U انتخاب عانی
selector U انتخاب کننده
selects U انتخاب کردن
pickup U انتخاب رشد
target designation U سیستن انتخاب هدف
target designation U روش انتخاب هدف
presidential U انتخاب رئیس جمهور
constituents U انتخاب کننده موکل
selector channel U کانال انتخاب کننده
preselect U قبلا انتخاب کردن
automatic message switching U انتخاب خودکار پیام
preelection promises U وعدههای پیش از انتخاب
presidential election U انتخاب رئیس جمهور
Whichever she chooses . U هر کدام را که انتخاب کند
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
constituent U انتخاب کننده موکل
preelection U وابسته به پیش از انتخاب
main menu U فهرست انتخاب اصلی
user defined U تعریف یا انتخاب کاربر
pick out U انتخاب کردن دریافتن
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
ineligbility U ناشایستگی برای انتخاب
hit the nail on the head <idiom> U یافتن انتخاب صحیح
keystroke U عمل انتخاب کلید
electorate U هیئت انتخاب کنندگان
electorates U هیئت انتخاب کنندگان
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
reelect U تجدید انتخاب کردن
probabilism U انتخاب وجه احتمالی
ineligible U نا شایسته برای انتخاب
eligibility U شایستگی برای انتخاب
consumer choice U انتخاب مصرف کننده
configure U انتخاب سخت افزار
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی‌‌‌‌‌‌کلمه‌ی‌عشرت
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1محمد حسین صحرائی
1nonconversation
1See further down for the mixture choiceمعنی جمله؟
1این جمله اسپانیایی هستش و معنی فارسیش رو میخوام . باگوگل ترنسلیت این معنیشه:متعلق به خانواده پروکوم است و در مفهوم انتخاب گنجانده شده است . اگه میشه معنی جمله اسپانیایی اگه هم نمیشه فقط معنی پروکوم ؟
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com